زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی ... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم *** موجیم که آسودگی ما عدم ماست
زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی ... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم *** موجیم که آسودگی ما عدم ماست

منجیان بدون منجی

منجیان بدون منجی 

به مناسبت اولین سالگرد پرواز روزبه فقیه کیا  




بر اساس گفته یکی از بزرگان که در مورد کسانی که در دوران جنگ تحمیلی برای رزمندگان ایرانی خاکریز درست می کردند از عنوان "سنگرسازان بی سنگر" استفاده کرده بود بی رابطه نیست اگر ما هم به ناجیان غریق بگوییم"ناجیان بدون ناجی".

خانواده بزرگ ورزش، میلاد محقق: هفدهم تیرماه سال گذشته (1392) روزبه فقیه کیا، نجات غریق جوان اهل شهرستان بندر انزلی در یک عملیات سنگین، پس از نجات جان سه تن از هموطنانمان در لحظه بازگشت به ساحل دچار ایست قلبی شد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.

این حادثه که در منطقه ساحل قو بندرانزلی رخ داد بازتاب گسترده ای در رسانه های داخلی و خارجی داشت و هر یک از آنها از زوایای مختلف موضوع را تحت بررسی و دقت نظر قرار دادند.

صرف نظر از آنچه تاکنون در فضای حقیقی و مجازی در باره این رویداد گفته و نوشته شده است قصد داریم تا از منظر دیگری این موضوع را مورد واکاوی قرار دهیم.

نکته قابل توجه در شخصیت کسانی که حرفه نجات غریقی را می پذیرند روحیه فداکاری آنهاست چرا که در عملیات نجات، هیچ تضمینی برای سالم ماندن ناجی غریق وجود ندارد و پس از لطف پروردگار، تنها دانش و مهارت حاصل از آموزشها و تمرین های گذشته می تواند میزان موفقیت ناجی را تعیین کند.

چه شیرین است وقتی انسانی می پذیرد ناجی انسان دیگر باشد و برای این کار حتی جان خود را نیز عرضه کند و در مقابل جان خود نتیجه نجات بخشی را به ارمغان بیاورد. همانا این به معنای واقعی انسان بودن را در ذهن تداعی می کند.

پرداختن به حرفه نجات غریقی شاید به ظاهر برای بدست آوردن مبلغی در پایان یکماه کار طاقت فرسا باشد اما آیا هر انسانی می پذیرد  تنها بخاطر پول، جان خود را به خطر انداخته و به این کار مشغول شود؟

از منظر روانشناختی و جامعه شناختی فردی که به حرفه نجات غریقی علاقه مند می شود باید انگیزه های دیگری فراتر از منافع مالی در سر داشته باشد و میل به ازخود گذشتگی و فداکاری برای نجات دادن جان انسان ها، به روحیه والایی نیازمند است چراکه منافع مادی زمانی برای فرد ارزشمند است که جان فرد در خطر نباشد و مطمئنا اگر کسی بداند در فرایند یک عملیات نجات بخشی غریق، ممکن است خود ناجی دچار سانحه منجر به مرگ شود، دیگر ارزشی برای دستاوردهای مالی قائل نخواهد شد.

پس شخص نجات غریق تصورات و تصدیقات و مجموعه ای از مفاهیم و مصادیق حرفه ای خود را در کنار هم قرار می دهد و آنگاه فعالیت خود را آغاز می کند و هرآنچه دارد در عملیات نجات عرضه می دارد تا جان انسانی را نجات دهد و پیروز میدان باشد.

در اینجا سوالی مطرح می شود و آن اینکه اگر نجات غریق ناجی انسان در حال غرق شدن است پس چه کسی نجات دهنده ناجیان غریق می شود؟

بر اساس گفته یکی از بزرگان که در مورد کسانی که در دوران جنگ تحمیلی برای رزمندگان ایرانی خاکریز درست می کردند از عنوان "سنگرسازان بی سنگر" استفاده کرده بود بی رابطه نیست اگر ما هم به ناجیان غریق بگوییم"ناجیان بدون ناجی".

جالب است بدانیم که در چارچوب استانداردهای بین المللی وقتی عملیات نجات توسط ناجیان غریق صورت می گیرد باید یک تیم پزشکی مجهز هم ناجی و هم غریق را تحت پوشش قرار دهند تا اگر در اثر فشارهای وارده ناشی از عملیات نجات سلامتی ناجی غریق به خطر افتاده است او را نجات دهند و از سوی دیگر، برای سلامتی شخص غریق هم اقدام کنند.

و سوالی دیگر: آیا در سواحل دریایی و آبی ایران چنین امکاناتی وجود دارد؟

بر اساس آمار و اطلاعات موجود در رابطه با سوانح دریایی و آبی در نقاط مختلف کشور، ناجیان غریق از کمترین امکانات حفاظتی و پوشش های حمایتی برخوردارند و آنچه بیش از همه مورد توجه است اینکه مردم ما نیز در این رابطه کوچکترین احساس مسئولیتی ندارند چرا که ما عادت کرده ایم تا زمانی که برای خودمان اتفاقی رخ ندهد در خیال خود خطری احساس نکنیم.

اگر چنین نبود می بایست همه افراد جامعه در باره وضعیت ناجیان غریق احساس مسئولیت کنند چون ممکن است برای هر فردی در مقطعی از زمان، سانحه دریایی و آبی رخ دهد و در آن لحظه نیاز به عملیات نجات، توسط ناجیان غریق داشته باشد.

روزبه رفت اما دستاوردهای زیادی از او برجا ماند.

حادثه هفدهم تیرماه همه را از غفلت بیدار کرد تا توجه بیشتری به وضعیت ناجیان غریق در سراسر کشور صورت گیرد و مهمتر از آن درس فداکاری و از خود گذشتگی برای نجات جان دیگران را نیز آموخت و معلم این درس کسی نبود جز روزبه فقیه کیا.

 

اکنون زمان آن فرارسیده است تا بار دیگر یاد آن عزیز از دست رفته را زنده کنیم و او را گرامی بداریم و با توجه به اینکه در آستانه فصل شنا قرار داریم در این باره به تفکر بنشینیم و از خود بپرسیم که آیا قرار است در سال 93 هم، روزبه دیگری را از دست بدهیم؟ و اگر پاسخ منفی است، چه تمهیداتی را برای حفاظت بیشتر از ناجیان کشور اندیشیده ایم؟ 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد