زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی ... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم *** موجیم که آسودگی ما عدم ماست
زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی ... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم *** موجیم که آسودگی ما عدم ماست

سال 1390، سالی نوید بخش و پر جنب و جوش

   

سال 1390، سالی نوید بخش و پر جنب و جوش 

سال 1390، سالی نوید بخش و پر جنب و جوش 

===============================

سال 1390 هجری شمسی را در حالی آغاز می کنیم که بسیاری از حوادث سال 89 به تحلیل کامل نرسیده است و مردم در هیاهوی شلوغی پایان سال، نیم نگاهی هم به عاقبت برخی از سناریوهای آغاز شده در سال 89 دارند.

با آمدن دکتر احمدی نژاد و آغاز فعالیت دولت نهم مسئله انرژی هسته ای و مخالفت برخی از کشورهای جهان نسبت به دستیابی ایران به این تکنولوژی، در صدر اخبار رسانه هایِ نوشتاری، دیداری و شنیداری قرار داشت و اما پس از شروع بکار دولت دهم تنها عنوانی که بیش از عناوین دیگر به چشم می آمد و بگوش می رسید، طرح هدفمند کردن یارانه ها و یا بعبارت دیگر حذف سوبسیدها بود.

طرحی که در ابتدا بسیاری از صاحب نظران و حتی مسئولان با آن مخالفت داشتند و اجرای آن را برخلاف منافع ملی و مردم می دانستند ولی با اجرایی شدن آن همه یک صدا با آن موافقت کردند و از دیگران نیز خواستند تا از اجرای این طرح حمایت کنند.

وارد سال 1390 می شویم؛ بر طبق نوشته های پیشین و بخصوص نوشته ای که در آن سال 1389 را سالی پر از امواج خوانده بودیم، تحلیل شرایط آینده را با بررسی اجمالی نتایج اولیه این طرح آغاز می کنیم.

طرح هدفمند کردن یارانه ها و یا حذف سوبسیدها با هدف بهبود وضعیت اقتصاد کشور و سپس به تبع آن، بهتر شدن اوضاع فرهنگی،اجتماعی و سیاسی، برنامه ریزی و اجرا شد و طراحان و مجریان این طرح امید بسیاری به نتایج مثبت آن بسته اند و باور دارند که اجرای کامل این طرح می تواند موانع توسعه را از سر راه بردارد و امکانات عدیده ای را ایجاد نماید.

برخی از موافقان طرح آن را یک جراحی بزرگ اقتصادی نامیدند و بر همین اساس از مردم خواستند که دردهای ناشی از این جراحی را تحمل کنند تا شرایط بهبودی، بیشتر و بهتر حاصل گردد.

برخی هم از شجاعت دولتهای نهم و دهم برای ورود به این بحث در شرایط فعلی مملکتی سخن گفتند و این اقدام را درخور تحسین و ستایش دانستند.

هر چند تاکنون در این باره مطالب زیادی نوشته و گفته شد و افراد در دو دسته موافق و مخالف، سطرها نوشته و سخنها گفته اند اما از همه این مسائل که بگذریم درک واقعی اوضاع منصفانه تر به نظر می رسد.

وضع مردم در دو بخش روستایی و شهری، وضعیت بنگاههای اقتصادی، صنعتی و بازرگانی، افراد شاغل و بیکارشهری و روستایی و مهمتر از همه شرایط فعلی دولت برای رویارویی با نتایج مثبت و منفی این طرح می تواند نشانگر خوب یا بد بودن این طرح باشد.

اشتغال که همیشه در ابهامات زیادی بسر می برده هیچگاه شفافیت خود را بدست نیاورده است و اینکه تعداد افراد شاغل و بیکار برای ارزیابی این طرح رضایت بخش است یا خیر؟ موضوعاتی هستند که باید مورد مداقه و بررسی قرار گیرند.

تعاریفی که اکنون در کشور در باره شغل، شاغل و بیکار وجود دارد با استانداردهای روز دنیا فاصله دارد و بایستی به استانداردها نزدیک شوند.

اگر کسی سرگرم انجام کاری باشد نمی توانیم به او بگوییم فردِ شاغل و یا بگوییم که او بیکار نیست.شغل دارای دو خاصیت است یکی مشغول ساختن فرد و دیگر، داشتن درآمد.

بسیاری از اموراتی که افراد را مشغول خود ساخته درآمد زا نیستند و یا درآمدشان به اندازه ای نیستند که افراد بتوانند براحتی از پس هزینه ها برآیند.

برخی از مشاغل هم از امنیت شغلی لازم برخوردار نیستند و با بروز کوچکترین بحرانها، افراد شاغل به افراد بیکار تبدیل می شوند.

زیرساخت بسیاری از مشاغل جامعه با نظام امنیت شغلی سازگاری ندارد و به دلیل دولتی بودن بسیاری از خدمات عمومی و حذف سوبسیدها، فرصتهای شغلی یکی پس از دیگری در معرض خطر از بین رفتن وجود دارند.

فرهنگ عمومی بر اساس فرهنگ کار و تلاش استوار نشده و نشاط اجتماعی که متصل به روابط کاری و شغلی افراد باشد وجود ندارد و بخش خصوصی برای رقابت با رقیبان دولتی خود راهی جز استفاده از شیوه های غیر اصولی و غیر علمی ندارد.

سرمایه دارانی که اقدام به سرمایه گذاری می کنند از امنیت سرمایه گذاری لازم برخوردار نمی شوند و سرمایه آنان اغلب با خطرات و تهدیدهای جدی روبرو می شود.

هماهنگی بین بخشهای مختلف دولت به چشم نمی خورد و همین موضوع باعث کندی کارهایی می شود که دولت در آنها نقش دارد.

بخشهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنگونه که باید و شاید با هم در ارتباط سازنده نیستند و امور هماهنگی برای به نظم کشیدن روابط بین آنها جریان طبیعی ندارد.

قیمت تمام شده کالاها و خدمات دولتی بر اساس اقتصاد آزاد محاسبه می شود اما دستمزدها فرایندهای دیگری را دنبال می کنند.

البته تذکر این مطلب بسیار ضروری به نظر می رسد بخش عمده ای از مشکلاتی که به آنها اشاره کرده ایم از دولتهای گذشته بوده و دولتهای نهم و دهم وارث نقاط ضعفهایی بوده اند که منشا آنها در دولتهای هشتم، هفتم، ششم و پنجم بوده است.

مقصر کیست؟

در چنین شرایطی اجرای طرح حذف سوبسیدها می تواند کشور را در شرایط ویژه قرار دهد و از آنجایی که آستانه تحمل مردم در برابر فشارهای اقتصادی و اجتماعی، از حد و اندازه ی مشخصی برخوردار است، مهندسی اجتماعی مبتنی بر آموزه های فرهنگی ضرورتی انکارناپذیر را به اثبات می رساند.

مهندسی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ای که ما اکنون در آن زندگی می کنیم کار دشواری است چرا که بچه های انقلاب بزرگ شده اند و هر یک خود را بزرگتر از دیگری می داند و در اینجا گروه و تیم کمتر به چشم دیده می شود و بازیکنان ما در میدان فوتبال فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، سعی دارند گل به ثمر رسیده را به نام خود تمام کنند.

گاهی اصرار بر اینکه یک شخص بدون در نظر گرفتن حضور و اثر دیگران بخواهد گلی را به حریف بزند باعث می شود تا اصلا گلی به ثمر نرسد.

گاهی اتفاق می افتد که افراد در جاهایی که مربوط به آنهاست قرار نمی گیرند و این موضوع باعث بروز بحرانهای شدید و طولانی می شود.

مهندسی فرهنگی یعنی چه؟

افکار و عقاید فرهنگی می بایست برای دیگران قابل تعریف باشند و مانند اشکال هندسی در تصورات و مفاهیم هضم شوند، در غیر این صورت نشاط فرهنگی دور از انتظار خواهد بود.

مهندسی اقتصادی یعنی چه؟

زمانی می گفتند مساوات و دیگران می گفتند مساوات عدل نیست.

گفتیم عدل و در عمل دیدیم که تقسیم ثروت با معیارهای عادلانه فاصله دارد.

تولید ثروت و بدست آوردن فرصت برای تولید ثروت با بهره مندی از ثروت تفاوتی ژرف دارد و باید این تفاوتها به درستی نشان داده شوند.

در یک مسابقه دو اگر شما را در خط شروع نگهدارند و رقیب شما را پنجاه متر جلوتر و آنگاه تپانچه به نشانه آغاز مسابقه دوی صد متر به صدا درآید، شما نمی توانید فرصت داده شده به رقیبت را نادیده بگیرید و مغایر با عدل تشخیص ندهید.

مهندسی اجتماعی چیست؟

خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است.

زمانی از یکی از روسای جمهور این کشور شنیدم که می گفت وفاق ملی! و از رئیس جمهوری دیگری شنیدم: عدالت اجتماعی و باز در این اواخر هم شنیدم که می گفت: دولت عدالت محور.

به اولی باید گفت که دوست عزیز اگر ما نتوانیم خانواده ها را منسجم نگه داریم چگونه می توانیم از وفاق ملی سخن بگوییم مگر نه اینکه عناصر تشکیل دهنده ملت همان خانواده هایی هستند که همواره در مقابل رفتارهای مخربانه شما قرار داشتند؟

به دومی هم تنها با گفتن این سخن بسنده می کنیم: نمردیم و معنای عدالت اجتماعی را فهمیدیم.

و اما سومی؛ برادر عزیز و بزرگوار، اگر زمین و آسمان و همه کائنات پیرامون آنها، هیچگاه در هم نمی پیچند و به هم نمی خورند و در مدار صحیح و همیشگی خود یا استقرار دارند و یا در حرکت هستند، تنها با حاکمیت یک واژه سه حرفی است و آن نظم می باشد.

برای آنکه گرفتار زبان سرخی نشویم که سر سبز ما را به باد دهد می رویم سر موضوع اصلی.

سال پیش رو سالی خواهد بود که در آن خوابهای زیادی دیده شده و معبران داخلی و خارجی هر یک به گونه های متفاوت به تعبیر آنها نشسته اند.

سه ماهه نخست را می خواهم بگویم که چه می شود:

فروردین، اردیبهشت و خرداد را با نشاط می گذرانیم و اما تیر و اما مرداد و اما شهریور.

مهر، آبان و آذر را نمی گویم.

دی، بهمن و اسفند زمانی برا ی شکوفایی است و ما شاهد رشد و بالندگی کشور خواهیم بود.

با هم بودن مانند همیشه رمز بهروزی و پیروزی است که بدخواهان ما هرگز نمی خواهند چنین اتفاقی رخ دهد.

توسل به خارجی ها و آنهم به کسانی که سابقه تیره و تاری در روابط با کشورمان دارند کار عجیب و غریبی است که گاهی سازهای اینچنینی شنیده می شود و ما را دچار شگفتی می کند.

بقول شاعر نامی زنده یاد شیون فومنی که می فرمود:

غریبه که نمی یاد سرزمینت رو بی ستم نگه داره.

احترام امامزاده را باید متولی نگه دارد. (ترجمه از شعر گیلکی)

باید آستین ها را بالا زد و مملکت را ساخت.

باید برای فهماندن یک حرف دهها بار هم سخن گفت و یک بار هم خسته نشد.

باید ایرانی بودن خود را برای خود ودیگران به اثبات برسانیم.

باید تلاش کنیم تا یاوه هایی که در باره ما می گویند به گوش حتی خودشان هم شنیده نشود.

باید بخود متکی بود و برای بدست آوردن زندگی بهتر کوشش کرد.

آنانی که از وضعیت زندگی خود راضی نیستند باید برای رسیدن به مطلوبها از جا برخیزند و کار کنند.

هر یک از ما باید خود را بسنجیم و ببینیم که آیا مقدار کاری که در طول شبانه روز انجام می دهیم می تواند ما را به خوشبختی نزدیک کند و اگر پاسخ منفی است راه حل آن تنها یک چیز است و آن کار بیشتر.

با هم باشیم و برای هم باشیم و از تفرقه و قهر و قهربازی بپرهیزیم.

دوشادوش هم برای آبادانی میهن سرافرازمان بکوشیم و با هم مهربان باشیم.

این یک اصل و یک برنامه است که می تواند از یکم فروردین ماه هزاروسیصدونود، آغاز شود.

سالی خوب، همراه با موفقیت، سلامتی و سربلندی برای همه ایرانیان آرزومندیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد