زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی ... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم *** موجیم که آسودگی ما عدم ماست
زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی ... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم *** موجیم که آسودگی ما عدم ماست

حادثه ای که هیچیک از رسانه های جهان آن را پوشش ندادند!

حادثه ای که هیچیک از رسانه های جهان آن را پوشش ندادند! 

 

دقیقا ساعت ۲ بامداد روز جمعه ۲۱ مارس ۲۰۱۴ بود که در یکی از نقاط کویری جهان، وسیله ای پرنده و بسیار عجیب بر روی زمین فرود آمد و پس از یکساعت سکوت، موجوداتی از آن پیاده شدند و و در سراسر دنیا پراکنده شدند و از آن لحظه تاکنون کسی از سرنوشت آنها هیچ اطلاعی ندارد. 

روز گذشته یکی از اهالی روستای binkanbon مدعی شد که با یکی از این موجودات دیدار داشته است و در طول 5 ساعتی که با هم بودند صحبت های زیادی بین آنان ردوبدل شد. 

او می گفت موجودی که  دیده است هیچ شباهتی به انسان نداشت ولی از همه خصوصیات روحی و روانی انسان  برخوردار بود و احساسات طرف مقابل را خوب درک می کرد و مهمتر از اینها، قادر به خواندن فکر من نیز بود و خیلی از مطالبی که من قصد داشتم به زبان بیاورم او می دانست و اگر جنبه سوالی داشت به سرعت پاسخ می داد. 

بطور طبیعی با دیدن آن موجود سوالات زیادی برایم پیش آمده بود و نمی دانستم سوالات خود را چگونه بیان کنم و البته کمی هم ترسیده بودم. 

ابتدا از او پرسیدم تو کی هستی؟ 

جواب داد: اصلا لازم نیست از من بترسی من یک موجود بی آزار هستم و اگر به تو منفعت نرسانم ضرری هم برایت نخواهم داشت پس آرامش خودت را حفظ کن تا با هم بتوانیم براحتی صحبت کنیم. 

پرسیدم اینجا چه می کنی؟ 

گفت: قبل از اینکه بگویم کی هستم تو خود را به من بشناسان چون من هر چقدر خودم را معرفی کنم کمتر باور خواهی کرد بنابراین بهتر است اول تو خود را معرفی کنی. 

گفتم من یک روستایی ساده ام و به شغل کشاورزی و دامپروری مشغولم و البته مسئولیت نگهداری از مادر و پدر پیرم نیز بر عهده من است. 

به اندازه ای کارم زیاد است که نمی فهمم کی صبح و کی شب می شود و همیشه در حال انجام دادن کارهایی هستم که بر عهده دارم. 

گفت: من پدر و مادر ندارم و روزی که خودم را بعنوان یک موجود شناختم تنها بودم و کسی اطرافم نبود تا اینکه وارد گروهی از موجودات مانند خودم شدم و از آن زمان مشغول انجام ماموریتهای مختلف هست و فرصتی نداشتم تا به این موضوع فکر کنم که چرا پدر و مادر ندارم و البته مهم هم نیست چون طبق اطلاعاتی که از شما انسانها دارم شما هم برایتان زیاد مهم نیست که پدر و مادر دارید. 

گفتم: فقط شما پدر و مادر ندارید یا وضعیت بقیه اعضای گروهتان نیز اینگونه است؟ 

گفتت: نه هیچیک از اعضای جامعه ما پدر و مادر ندارند و همه مانند من لحظه ای خود را بعنوان یک موجود شناختند و لحظه ای هم به  گروه معرفی شدند.  

گفتم: شما موجودات فضایی هستید؟ 

گفت: نمی دانم به کجا می گویید فضا اما من هم متعلق به همین جهان هستم البته راهی که ما طی کردیم زیاد بود و محل زندگی ما تا اینجا خیلی خیلی دور و برای شما دست نیافتنی است. 

گفتم: این حرف درسته است که شما قصد دارید زمین و موجوداتش بویزه انسانها رو نابود کنید و خودتان بیاید اینجا زندگی کنید؟ 

 

گفت: نابود کنیم؟!!! شما موجودات زمینی به قدر کافی در حال نابود کردن  زمین هستید و ما هیچ انگیزه ای برای نابودی موجودات زمین نداریم . 

گفتم: پس روی زمین چه می کنید؟ 

گفت: الآن زود است تا به این پرسش شما پاسخ بدهم کمی صبر کنید بهتر است. ما جا برای زندگی داریم و نیازی نیست که به زمین بیاییم و جای شما را بگیریم.

ادامه

نظرات 1 + ارسال نظر
پنل پیامک رایگان جمعه 3 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 12:20 http://sms5002.ir/register.php

بنام خدا با سلام خدمت شما مدیر گرامی شما می توانید فقط با پرداخت ده هزار تومان صاحب یک پنل پیامک همراه با خط اختصاصی ارسال و دریافت شوید. با این خط می توانید پل ارتباطی جدیدی برای کاربران خود فعال نمائید.لازم به ذکر است پیامک های نرفته به شما برگشت داده می شود.همچنین می توانید خط مورد علاقه خود را دریافت کنیدجهت دیدن دمو و ثبت نام به آدرس زیر مراجعه فرمائید sms5002.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد