زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی ... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم *** موجیم که آسودگی ما عدم ماست
زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

زیر چتر آبی - Under the blue umbrella

فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی ... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم *** موجیم که آسودگی ما عدم ماست

آقای رئیس جمهوری؛ شما دیگر چرا؟

 

آقای رئیس جمهوری؛ شما دیگر چرا؟

========= 

زبان و ادبیات مسئولان نظام در زمانهای مختلف دوران مدیریتی آنها نقش تعیین کننده ای در کیفیت استقرار مبانی امنیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور دارد و در بسیاری از موارد نوع ادبیات آنها می تواند بحران آفرین باشد.   

توجه به این بعد از ابعاد مختلف مدیریتی برای مسئولان نظام حیات بخش است و در صورت نادیده گرفتن این مهم ممکن است مخاطراتی برای مردم، مملکت، دولت و حاکمیت بوجود آید و شیب امنیتی را وارونه سازد. 

در سال 88 همه شاهد این ماجرا بودند که عدم مراقبت در ادبیات گفتاری و نوشتاری رقبای انتخاباتی دوره دهم ریاست جمهوری، چه آسیب های داخلی و بین المللی بر کشور ایران وارد شد در صورتی که با اندکی مراقبت می شد اوضاع را اداره کرد و از بروز این همه آسیب، جلوگیری بعمل آورد. 

هرچند بیان مطالب اینچنینی از طرف نگارنده در کشور ما دور از انتظار تلقی می گردد اما با توجه به علاقه به وطن و سرافرازی آن راهی جز این نیست. 

یکی از تازه ترین مصادیق بوجود آمده در کشور در زمینه مطالب اشاره شده، سخنان رئیس جمهوری کشورمان است:  

محمود احمدی‌نژاد در جمع مردم بیرجند در خراسان جنوبی خطاب به مخالفان خود گفت: شما با من مشکل دارید، ولی با مردم که نباید مشکل داشته باشید. هرچه دلتان می‌خواهد به ما بگویید، ما هم که جواب نمی‌دهیم و این مساله را آزاد گذاشته‌ایم، ولی بدانید که این ملت بیدارند و اگر وقتش برسد و هرکس که بخواهد جلوی پیشرفتشان بایستد ظرف ‌‌٢ ثانیه او را از جلوی راه برخواهند داشت.(سه شنبه ۳ آبان ۱۳۹۰ ) 

آیا تاکنون برای شما اتفاق افتاده که شاهد صحنه دعوا و درگیری دوطرف مخالف باشید؟ 

ابتدا برای هم خط و نشان می کشند و سپس به هم فحش و ناسزا می گویند و در نهایت وقتی کار به جای باریکتر کشانده شد، هرچه اطرافشان ببینند بر می دارند و به طرف یکدیگر پرتاب می کنند و باقی ماجرا را خود می دانید که چه اتفاقی برای پرتاب شده ها رخ می دهد. 

شاید تذکر این نکته خالی از لطف نباشد که رئیس جمهوری یعنی رئیس انتخاب شده از طرف مردم  و این رئیس بر اساس فرمولهای نوشته شده ای که به آنها قانون می گویند برای رسیدن به اهداف تعیین شده که آن هم بر اساس منافع  و مصالح مردم و مملکت است تلاش می کند. 

اما در بسیاری از موارد ما این واژه را می شنویم: 

رئیس جمهور ؛  که البته اشتباه بزرگی است زیرا معنی رئیس جمهور یعنی رئیس مردم و در این صورت هیچ اعتراضی از طرف هیچ کسی پذیرفته شده نیست چون فردی که رئیس مردم شد دیگر  نیازی به نظر مردم ندارد چون در ایران جا افتاده است که رئیس بر همه چیز احاطه دارد و تنها باید دستور دهد و دیگران آن دستورات را با دقت و بدون چون و چرا اجرا نمایند و در این صورت مردم مرئوسند و رئیس جمهور رئیس. 

این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران  از سه واژه جمهوری، اسلامی و ایران شکل گرفته و هر یک از واژه های فوق دارای بار معنای وسیع و وزینی هستند که همه ما موظف به رعایت موارد حقوقی آنها هستیم. 

حال مصداق این ما می تواند یک فرد ساده و بی کار و بدون پست و سمت باشد و یا رئیس جمهوری  کشور.  

شرایط  فعلی کشور شباهت زیادی با دوره های ریاست جمهوری آقایان اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی دارد. 

در سالهای پایانی ماموریت روسای جمهوری پیشین هم  مشروعیت دولت در سطح وسیعی  مخدوش شده بود و آنها نیز سعی داشتند با روشهایی که به ذهنشان می رسید خود را از بحران مشروعیت نجات دهند اما چنین نشد که آنها می خواستند. 

در واقع بر روی موج بوجود آمده از بحران مشروعیت دولت آقای رفسنجانی بود که سید محمد خاتمی پیروز میدان شد و در گام بعدی، محمود احمدی نژاد هم توانست از فرصت بوجود آمده ناشی از بحران مشروعیت دولت خاتمی به عنوان ریاست جمهوری نائل آید. 

این تسلسل هنوز هم ادامه دارد و در واقع تلاش آقای احمدی نژاد بر این است تا از این قاعده نانوشته اما اجتناب ناپذیر دوری گزیند و سلسله خود را در مسند ریاست جمهوری حفظ کند اما ابزار و منابع مورد استفاده برای حفظ موقعیت نباید خود دامن زننده بحران مشروعیت باشد و پایه های امنیتی کشور را متزلزل سازد. 

در گذشته رسم بر این بوده که افراد فداکار، خود را فدای ملت می کردند نه مردم را فدای خود و این درست نیست که ما در هر نقطه فضای فرهنگی را بر خود نا مناسب دیدیم فضای نظامی برای خود ترتیب بدهیم. 

بهتر بود که رئیس محترم جمهوری بجای استفاده از این نوع ادبیات روشهای دیگری را برای بیان مطالب خود اتخاذ می فرمودند تا شاید اندک امنیتی که برای ما باقی مانده حفظ شود.

به فرض مثال هم اگر قصد داشتند که از این نوع بیان خروجی های رسانه ای و تبلیغاتی بگیرند و مردم خوششان بیاید به نظر می رسد که اگر با این جمله اظهار می داشتند بهتر نتیجه می گرفتند:

شما با من مشکل دارید، ولی با مردم که نباید مشکل داشته باشید. هرچه دلتان می‌خواهد به ما بگویید، ما هم که جواب نمی‌دهیم و این مساله را آزاد گذاشته‌ایم، ولی بدانید که من هرگز نخواهم گذاشت کسی مانع پیشرفت مردم و مملکت شود اگر وقتش برسد و هرکس که بخواهد جلوی پیشرفتشان بایستد خود را فدای ملت و مملکت خواهم کرد و ظرف ‌‌٢ ثانیه او را از جلوی راه برخواهم داشت.

رئیس شورای عالی امنیت ملی باید عناصر و اجزای هویت بخش امنیت های چهارگانه کشور را بهتر از هر کس دیگری بداند و نسبت به چگونگی استقرار آنها آگاهی داشته باشد و برای عملیاتی کردن آنها بکوشد و هرگز روا نداند که در دعواهای جناحی مردم را در مقابل خطرات قرار دهد و از خود مایه نگذارد. 

این چه فرمایشی بود که ایشان در جمع مردم خراسان جنوبی بر آن تاکید داشتند که مردم ظرف دو ثانیه مخالفان را از سر راه بر خواهند داشت. 

در اینجا تنها باید گفت: 

آقای رئیس جمهوری؛ شما دیگر چرا؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد